«یک روز»
90/4/19 5:31 ع
یک روز برای من مسیـحا بودی
من ساحل تشنه و تو دریا بودی
یک روز ترا نوشته بودم با عشق
مجنون شده بودم و تو لیلا بودی
رفتـی و مرا ز یاد بردی یک روز
انـگار نه انـگار که بـا ما بودی
می رفت ز خاطر تو عهد و پیمان
ای وای ! چقدر اهل حاشا بودی
می رفتی و باز زود بر می گشتی
وقتی که چو من یکه و تنها بودی
هـرگز نـرود ز خاطرم لامذهب
آنروز که در میـکده بـا ما بودی
این بـار دگر نمی گـذارم بروی
ای کاش تو هم اهل مدارا بودی
تصمیم گرفته ام که آدم بشوم
زیرا که تو یکپارچه حوا بودی
چندیست که در مدار «کیوان» هستیم
"محبوبه"! تو هم کاش در اینجا بودی!
نوشته شده توسط :(زهرا .ز)::نظرات دیگران [ نظر]